Coaching
کوچینگ
کوچینگ چیست؟
برای آشنایی اولیه با کوچینگ این ویدیو(یا اولین ویدیو از اینجا) خیلی خوب موضوع کوچینگ را به شکل داستانی روایت میکنه.
اگر جدیتر خواستید یادبگیرید پیشنهاد میکنم تو گوگل اصلا سرچ نکنید، من سرچ کردم و تقریبا همه سایتای تاپ را دیدم(نتایج تا به امروز) و هیچ کدام بیشتر از یک مقدمه مشترک، چیزی ندارند جز معرفی پکیجشان. جز سایت متمم که اینجا به مقدار کافی از خوبیهاش گفتم و سلسله درس کوچینگش واقعا خوبه و حتما پیشنهاد میکنم حتی اگه عضویتش را نمیگیرید، بخشایی که رایگان هست را بخوانید.
برای حفظ شدن معنا، بهتره از خود واژههای کوچینگ، کوچ و کوچی(فردی که میخواهد کوچ شود) استفاده کنیم.
کوچینگ در تعریف ICF به شراکت بین کوچ و کوچی در روندی همراه با تفکر و خلاقیت برای بالا بردن تواناییهای شخصی و حرفهای است، گفته میشود.
گفتوگوی کوچینگ در جایگاهی برابر بوده و با حفظ اصول اخلاقی برای به فعلیت رساندن پتانسیلهای کوچی قدم برمیداریم که همراه با یادگیری، تغییر و بینشهای جدید خواهد بود.
این مسیر با آگاهتر شدن از خود، تواناییها و موانع درونی همراه هست تا به کسی که هستی یا آنچه میخواهی باشی تبدیل شوی(becoming).
کوچینگ ایجاد آگاهی برای تغییرات مثبت و پایدار بر پایه عملگرایی است.
در هر جلسه موضوع جلسه را انتخاب میکنی.
انتهای جلسه اقداماتی را برای رشد و رسیدن به هدف تعیین میکنی که تا جلسهی بعد به آن عمل کنی.
کوچینگ چی نیست؟
کوچینگ نه منتورینگ است و نه مشاوره یا رواندرمان یا آموزش یا هر گفتگمان دیگری که از دنیایی خارج از دنیای کشف کردن(در مقابل دانستن) و جایگاهی برابر باشد، نیست. اگرچه هر کدام از این موارد در جای خود مفید و موثر هستند.
در کوچینگ قرار نیست به یک نسخه ایدهال از نگاه من تبدیل بشوی بلکه قراره بهترین خودت بشوی و از تمام توان خودت بتوانی استفاده کنی. من قرار نیست نشان دهم من چه میدانم!
برای مطالعه بیشتر درباره کوچینگ این مقاله یا سلسله درسهای متمم را هم میتوانی مطالعه کنی.
تاریخچه کوچینگ
این ویدیو از حمید حکاکی در زمینه تاریخچه کوچینگ مرور جالبی میکنه. از اینکه تیم آغازگر کوچینگ کیا بودن و نقش ورنر ارهارد و توماس لئونارد چی بوده و چی شد که کوچینگ شد چیزی که الان هست.
این ویدیو هم خیلی خوب به تاریخچه کوچینگ پرداخته.
مکتب راجرز و شروع درمانهای client centric و humanistic که دکتر مکری تو این سلسله سخنرانیهاش درموردشون خیلی مفصل توضیح میده، به نوعی پایهای هستش برای روشی که در کوچینگ استفاده میشه و عملا چیزاییه که تو کوچینگ یادش گرفتم! و خیلی برام مفید بود که کمی علمیتر هم به کوچینگ بتونم نگاه کنم و بر اساس یک نظریه/مدل بتونم ببینمش.
اگر با رواندرمانی(وجودی) هم آشنا باشید احتمالا مرز بین این دو براتون سوال باشه. در این قسمت از مدرسه زندگی فارسی که دکتر ایمان فانی در مورد کتاب خیره به خورشید یالوم داره توضیح میده که به رولومی(استاد یالوم) میپردازه و از نظر رولو می رواندرمانی وجودی را توصیف میکنه(تمیز میده از رواندرمانی قبلش که فروید و یونگ و... بودن) و برام خیلی جالب بود که اگه یکی این توصیفات را بشنوه اصلا بتونه بگه توصیف کوچینگه یا رواندرمانی.
از دقیقه ۴ تا ۱۴ حدودا مربوط به این صحبت هستش. توصیف رولو می:
وسعت بخشیدن به قلمرو خودآگاه. دنیای آدمها را بزرگتر کردن.
آدمایی که جرئتشو دارن از ناحیه امنشون فرا بروند و احساس گم گشتگی دارند.
همسفر شدن و برابری. پرسیدن سوالات اساسی.
هدف پانسمان کردن یکی دوتا زخم نیست بلکه بازکردن مسائل بسیار پیچیدهس.
بهترین درمانگرای نیویورک راننده تاکسیان. کسی که روحیه شنیدن داره، روحیه همسفر شدن، حسی که قضاوت در وجودش نباشه بهترین شخصیت برای جلو بردن درمان هستش.
من چرا رفتم سراغش؟
علاقه من به کوچینگ به خاطر تلاقی چند موضوعی هست که جدی دنبالشون میکنم و برام مهم هستن. از یک سمت راهبری و تحول، از یک سمت روانشناسی و رونکاوی و از سمت دیگه فلسفه مخصوصا فلسفه ذهن. همه اینها گره میخوره با موضوع رشد و شکوفایی که هم شامل خود و هم دیگران میشه، چیزی که بازتاب رسالت خودم میدونمش(حداقل تا امروز).
تا امروز(دوم فروردین ۰۲) هم تجربهی تعدادی جلسه کوچینگ با دوستانم را داشتم اما این بخش کوچکی از ارزش کوچینگ برای من بود، بیشتر از هر چیز به شناخت خودم کمک کرده و بعد از آن به بیشتر شنیدن و موثرتر بودن در روابط بوده، اینگه با شنیدنم بتونم فضای تنفسی برای فرد مقابلم ایجاد کنم و خود این کمک میکنه که در این فضا خود فرد بتونه بهتر و منظم فکر کنه و پاسخهای مسائلش را خودش از درون خودش پیدا کند. امسال هم جدیتر کوچینگ را دنبال خواهم کرد و احتمالا سراغ مدارک بینالملل آن خواهم رفت.
پ.ن(۱۶ تیر ۰۲): دوره داره خوب جلو میره، فهمیدم چقدر نمیدونم و همینطور در تکاپو برای زندگی کردنش به جای دونستنش.
پ.ن(۹ آذر ۰۲): بخش خوبی از جلسات جلو رفته، با چندتا کلاینت داخل و خارج دارم کار میکنم و همزمان هم با کوچهای دیگه و بچههای گروهمون جلسات کوچینگ دارم(به عنوان کوچی) و مهمترین بینشی که اولین بار آیدین حبیبی بهم داد، این بود که توی جلسات منم با کوچی رشد میکنم، کلی چیز برای من باز میشه و جلسه مثل یک اثر هنریه دونفرهس(شاید رقص مثلا) که فرای درست و غلط و باید و نباید، با تمام وجودت حاضر میشه و همراه میشی.
منابع خوب در زمینه کوچینگ
- کتابها
مربیگری برای عملکرد بهتر از جان وایت مور
عادت مربیگری از مایکل استانیر
مربی زندگی خود باشید از جف آرکر
Becoming a Coach: Jonathan Passmore
تنها مرجع کوچینگ ICF نیست و جایی مثل CTI رو نگاهی بیندازید
این لیست از evidence base coaching
پادکست شکوفان
اگر کسی این متن را خوانده و علاقه داشت باهم دیگه جلسهای داشته باشیم، خوشحال میشم بهم بگه، فعلا یک جلسه رایگان و با شوق آماده شنیدن حرفهایتان هستم.
<1402/01/02>