اپیزود هفتم پادکست رواق - سنگر انکار
در ادامه نوشته «جستاری در باب پادکست رواق»، خلاصهای از قسمت/اپیزود هفتم پادکست رواق از فرزین رنجبر را آوردهام. قسمتهای قبلی را در همان نوشته یا در انتهای این پست میتوانید بخوانید. همچنین این متن را از این لینک در ویرگول میتوانید بخوانید.
«در ادامه مسیر مرگآگاهی، با سازوکارهای دفاعی مرگ آشنا میشیم که مبتنی بر انکاره»
روان نژندی(نوروسیس) نسخه سطحی روان پریشیه.
ترس از نیستی زمانی که ما را به ساحت هستی اندیشی میاندازه اتفاق خوبیه.
ناهنجاری روانی یک طیفه که چه میزان ناهنجاره.
تعریف ناهنجاری روانی: روان نژندی راه پرهیز از نیستی است با پرهیز از هستی. وامی که باید پس داد. وقتی غرق هستی و زندگی میشیم، اون نجواهایی که بلاخره تموم میشه میزنه بالا. رد کردن لذت زندگی، پس زدن زندگی.
مدون شده توسط ادیان. ارزشمند اعلام کردن مرگ. آمپوله، درد نداره. زندگی را چطوری نخواهیم تا مرگ هم برامون سخت نباشه!
مایک و همه کاره بودن. سرطان این گرگ درنده، تو هم میمیری و اتفاقا زودتر از بقیه. انفعال براش قابل تحمل نیست. به جنگ بره مرگ را کنار میزنه اما الان تو تخت بشینه هم مرگ به سراغش میاد. خود استثناپنداریی خیلی زیاد. فعال بودنه کمی اضطراب مرگ را با خوداستثنا پنداری و همه فن حریفی کنار میزنه.
+ سازوکار دفاعی(defense mechanism) جلوی رشد را میگیره.
سام. از دست دادن پدر و مادر. گوش دادن به حرف پیرمردا. زنگ زدن برای چک کردن اینکه هنوز حمایت داره یا نه. ایمان به حامی غیبی.
سازوکارهای دفاعی شخصی مثل مواد مخدر میشه، حتی برای از دست نرفتن ممکنه کمی براش تجویز بشه تا فرصت درمان پیدا بشه.
خود استثناپنداری بر مبنای انکاره. اینکه ما در مواجهه با مرگ مشابه هستیم.
میدونیم که میمیریم ولی واقعا نمیدونیم. انکار و خود را به ندانستن زدن.
اصیل زیستن. سازوکارهای دفاعی نمیذارن زندگی را به طور کامل زندگی کنیم و از بخشهایی محروم میکنن و رشد فردی را مختل میکنن.
کسایی که میفهمن استثنا نیستن بعد از حس خیانت حس خشم سراغشون میاد. اگه میدونستم استثنا نیستم، جور دیگری زندگی میکردم(اصیل زندگی کردن و جام هستی را تا ته نوشیدن).
پیوند با ترس تنهایی. دنیا ککش هم نمیگزد اگه من بمیرم. اطرافیانم مرگ من را راحت تر از تصورم و استثنا بودنم میپذیرن. فرو ریختن خود استثنا پنداری.
دختری که سرطان قابل درمان داشت و خانواده فکر میکرد میمیره. با فرض مرگ اون، باز هم به زندگی عادیشون ادامه میدادن. مادری که بچههای قویای تربیت کرده بود و عکس العمل شدید نشان ندادن.
اصیل زیستن در پس پرده انکار و فریبه.
<1402/08/03>